نغمه ی تسنیم (حوزه علمیه الزهراء سلام الله علیها واحد بابل)

نماز آنتی غرور قوی

22 آذر 1393 توسط اسلامی فر

می گه: دلم پاکه دیگه چرا نماز بخونم؟

به قول استاد عزیزم دل پاک مفتکی به کسی نمی دن. باید کاری کنیم که دل ما را پاک کنند . در نماز داریم تمرین می کنیم که کبر و غرور رو که ریشه ی همه ی پلیدی هاست از دلمون بکنیم و درنتیجه اونو از همه ناپاکی ها شستشو بدیم .و نماز راحت ترین و سریعترین راه برای این هدفه. وقتی خودتو بشکونی در مقابل اون عظیم اونوقته که روحت بزرگ میشه و رشد می کنی .

مثل یه دونه گندم که باید اول قبول کنه که زیر خاک قرار بگیره تا بتونه تغذیه و رشد کنه. تغذیه روح ما هم شکستن غرورمونه خدا روح ما رو اینجوری آفریده. خمیر مایه روح ما عاشق خداست و فقط هم با عبادت خودش رشد می کنه .

گندم برای رشد آب می خواد نور میخواد . مگه می شه یه گیاه رشد کنه وقتی شما روش یه پارچه ضخیم بندازی و از نور محرومش کنی؟ نور باعث رشدشه. غرور انسان همون پارچه ضخیمیه که مانع استفاده از نور الهی می شه و در نتیجه جلوی پرورش و بزرگ شدن روح انسان رو می گیره. با نماز می شه این پرده غرور رو برداشت.

فکر کردی چرا سجده عالیترین قسمت نمازه؟  داری پیشونیتو یعنی مهمترین قسمت بدنتو روی خاک می مالی در مقابل اون بزرگ

ومی گی سبحان ربی الاعلی و بحمده . بارالها بهمون توفیق بده تا قدر این نعمتت رو خوب بدونیم.

 نظر دهید »

آیا پاکی دل کافی نیست؟ فلسفه نماز چه می باشد؟

21 آذر 1393 توسط اسلامی فر

پاسخ اول: می دانیم یکی از صفات خداوند متعال، حکیم است؛ یعنی هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمی دهد. اینکه خداوند نماز را واجب کرده است ـ با اینکه می توانست به صرف راز و نیاز اکتفا کند ـ حتماً دلیلی و حکمتی داشته که او با علم و تدبیر بی نهایتش از آن اطلاع دارد؛ چون اگر این گونه نباشد باید ـ نعوذ باللّه ـ بگوییم خداوند در واجب کردن نماز، کار عبث و بیهوده ای انجام داده است. پس، از حکیم بودن خداوند می فهمیم که در وجوب و اقامه نماز فایده ها و آثار بسیار زیادی وجود دارد که چیزی جای آن را نمی گیرد.

پاسخ دوم: یکی از علتهای تشریع احکام از طرف خداوند بر بندگانش، امتحان کردن آنهاست. خداوند از بین بندگان، آنان را که روحیه اطاعت کامل دارند بر می گزیند و آنان که بی چون و چرا به فرمانهای خدایشان عمل می کنند در امتحان اطاعت از خدا نمره قبولی می گیرند. پس یکی از علل واجب شدن نماز این است که خداوند قصد داشته است که با این دستور بندگانش را بیازماید تا معلوم شود چه کسی راز و نیاز خود با خدا را به همان صورت که خداوند فرموده انجام می دهد و چه کسی سرپیچی می کند؛ تا هر دو به پاداش و جزای عملشان برسند.

پاسخ سوم: می پرسیم: پاکی دل یعنی چه؟ اگر بگویید: به معنای این است که انسان در دل خود نسبت به همه کس و همه چیز حسن ظن داشته باشد و دلش آلوده به نیتهای پلید و زشت نباشد؛ می گوییم: پاکی دل به این معنا ـ یا به هر معنای دیگری ـ وقتی می تواند جای نماز را بگیرد و ما را از خواندن نماز بی نیاز کند که تمام فایده ها و آثار و حکمتهایی را که در نماز وجود دارد دارا باشد؛ آیا پاکی دل چنین جامعیتی دارد؟ اینک با ذکر فایده ها و آثار و فلسفه وجوب نماز پاسخ این پرسش را به خود شما وامی گذاریم.

۱ـ هشام بن حکم می گوید: از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسیدم چرا نماز واجب شده است با آنکه مردم را از کار و رسیدن به مشکلات و نیازهایشان باز می دارد و باعث زحمت و رنج جسمی آنها می شود؟ حضرت در پاسخ فرمود:
«اگر به مردم به غیر از آمدن دین و وجود قرآن در بین آنها تذکری داده نمی شد و بدون یاد و خاطره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ رها می شدند، به همان سرنوشت پیروان ادیان پیشین دچار می شدند؛ آنها برای خود دینی و کتابی داشتند و عده ای را به سوی آیین خود فرا خواندند و در راه آن، جنگیدند. اما با رفتن آنها، دین و آیینشان هم کهنه شد و از بین رفت. خدای تبارک و تعالی چنین خواست که مسلمانان نام و یاد پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و دین او را از یاد نبرند. از این رو نماز را بر ایشان واجب فرمود تا روزی پنج مرتبه به یاد او باشند و نامش را بر زبان آورند و نماز و یاد خدا از آنان خواسته شد تا مبادا از یاد خدا غافل شوند و فراموشش کنند و در نتیجه یاد و نامش محو شود.» (1)

2ـ در روایتی از حضرت علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود:

«خداوند برای پاک شدن بندگان از شرک ایمان را و برای دور ماندن آنان از غرور و کبر نماز را واجب کرد.»(۲)

3ـ در روایتی امام رضا ـ علیه السلام ـ در بیان علت وجوب نماز فرمود:

«نماز، طاعتی است که خداوند، بندگان را به آن امر کرده است؛ در نماز تعظیم و بزرگداشت خداوند است و هنگامی که بنده سجده می کند، در واقع به آستان حق تعالی خضوع کرده است؛ نیز در نماز، اقرار کردن بنده به این است که بالاتر از او خداوندی وجود دارد که این بنده او را عبادت و سجده می کند.»(۳)

با توجه به آثار و فوایدی که تنها از نماز حاصل می شود و با توجه به حکیم بودن خداوند و لزوم داشتن روحیه اطاعت بی چون وچرا از او و با نظر به این که وجوب نماز عللی داشته است، نتیجه می گیریم که هیچ گونه مناجات و راز و نیازی غیر از نماز، فواید و آثار نماز را نخواهد داشت و صرف پاکی دل نیز ـ به فرض اینکه بدون نماز بتوان به آن رسید ـ برای انسان فایده ای نخواهد داشت.

منابع:

1- علل الشرایع، ص 317.

۲- نهج البلاغه، حکمت 252.

۳- الصلاة، ری شهری، ص 24.

http://namazemomen.blogfa.com/cat-6.aspx

 نظر دهید »

چرا نماز بر روح برخی از افراد، تأثیری ندارد؟

21 آذر 1393 توسط اسلامی فر

 



پاسخ اول:


«این مطلب که نماز باید آدمی را از ارتکاب فحشاء و منکرات باز دارد، حقیقتی است که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد؛ زیرا قرآن به صراحت این خاصیت را برای نماز اثبات می کند، پس نمازی که این خاصیت در آن نباشد و تنها صورت نماز در آن یافت شود لامحاله آن نماز، از نفاق خالص نشأت گرفته و نفاق هم که بدون شک سبب دوری انسان از خدا می شود. اگر نماز، از جمیع جهات فاقد روح بود این نماز، در بازداشتن انسان از فحشاء و منکرات هم هیچ اثری نخواهد داشت، نه جزئی و نه کلی؛ ولی اگر بعض از مراتب روح را با خود داشت، لا محاله به همان اندازه اثر خواهد داشت. نتیجه این که نمازی که از جمیع وجوه فاقد روح و از جمیع جهات بدون حضور قلب باشد، این نماز ثمره ای جز دوری بنده از خدا نخواهد داشت. و این نماز، نماز کسی است که برای ریا و یا از روی استهزاء و مسخره نماز بخواند؛ اما نمازی که حتی یک دهم و یا بیشتر آن با حضور قلب [و برای خدا] انجام گیرد، به همان اندازه مورد قبول واقع می شود [و به همان اندازه فرد را از گناه باز می دارد].»(29)


پاسخ دوم:


«اینکه در قرآن کریم آمده است نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد، با توجه به دو نکته باید در نظر گرفته شود: اولاً مراد، بازداری طبیعت نماز از فحشاء و منکرات است؛ یعنی نمازی که اقامه شود و چنان که حق آن است خوانده شود، از روی طبع چنین اثر و اقتضایی دارد [البته اگر موانعی در کار نباشد]؛ ثانیاً: نماز، علت تامه ای برای بازداری از گناه نیست، بلکه از مهم ترین عوامل بازدارنده آن می باشد. نماز صفتی در روح انسان ایجاد می کند که به مثابه یک پلیس درونی است و صاحبش را از منکرات منع می کند و در نتیجه روحش را از ناپاکی گناهان و آلودگیهای ناشی از آنها دور نگه می دارد. هدف از تشریع نماز، رساندن نمازگزاران به آن صفت بازدارندگی از گناه است. پس نمازی که نتواند ملکه تقوا را در انسان ایجاد یا تقویت کند، مسلماً تأثیر لازم را در بازداری از گناهان نخواهد داشت. وانگهی مسلمانی که نماز می خواند و در عین حال برخی گناهان را نیز مرتکب می شود، اگر نماز نخواند، گناهان بیشتری را مرتکب خواهد شد. اثر بخشی نماز به اندازه اقتضای آن است و علت تامه برای منع از معصیت نیست به گونه ای که اگر کسی نماز خواند دیگر نتواند گناه کند؛ بلکه ممکن است موانعی اثر نماز را خنثی کند؛ و اگر مانعی جلوی تأثیر آن را نگیرد، مسلماً فایده خواهد بخشید.»(30)

پاسخ سوم:


«ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد؛ هر چند نمازش صوری و آن فرد آلوده به گناه باشد. البته این گونه نماز اثرش کم است. این افراد اگر همان نماز را نمی خواندند از این هم آلوده تر بودند. هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار باشد، نهی از فحشاء و منکر می کند؛ گاه نهی کلی و گاهی هم نهی جزئی و محدود. به عبارت روشن تر: نهی از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط دارای بعضی از این درجات است.»(31)


پاسخ چهارم:


شیخ طبرسی ـ قدس سره ـ در تفسیر خود می گوید:

«برخی گفته اند که نماز، به منزله کسی است که با سخن خود نهی از منکر می کند و می گوید: “فحشاء و منکر را انجام مده"؛ زیرا نماز مشتمل است بر تکبیر، تسبیح، تهلیل، قرائت، ایستادن در پیشگاه خداوند و دیگر اقسام و اصناف عبادت که همگی به نیکی دعوت می کنند و از ضد نیکی، یعنی فحشاء و منکر بازدارندگی دارند.»(32)

از کلام شیخ طبرسی ـ قدس سره ـ نتیجه می گیریم که نماز، بر روح افراد تأثیر می گذارد ولی این تأثیر به گونه ای نیست که از آنها سلب اختیار کند، چنان که نتوانند گناه کنند.


پاسخ پنجم:


ابن مسعود از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نقل کرده است که:

«لا صلوة لمن لا یطع الصلوة و طاعة الصلوة أن تنهی عن الفحشاء و المنکر.»

«نماز نخوانده است کسی که اطاعت نماز را نکند و اطاعت نماز، آن است که فحشاء و منکر را انجام ندهد.»

مراد از این روایت این است که نماز ناهی و بازدارنده از معاصی است؛ پس هر کس که اقامه نماز کند ولی از انجام معاصی به کنار نباشد معلوم می شود نماز او به صفت و ویژگی ای که حق تعالی آن را وصف کرده، نبوده است. ولی اگر بعد از آن توبه کرد و از معاصی کناره گرفت معلوم می شود نمازش در او اثر داشته است، ولی اثربخشی آن در این فرد، مدتی طول کشیده و زمان برده است.(33)

خلاصه اینکه یاد خدا (نماز) و موانعی که از آن اثر جلوگیری می کنند، مانند دو کفه ترازو هستند؛ هر وقت کفه یاد خدا سنگین شود، نمازگزار گناه نمی کند و هر جا کفه آن موانع سنگین شود، یاد خدا ضعیف شده، در نتیجه شخص مرتکب گناه می شود.(39)
ممکن است علت اینکه بعضی نمازگزاران مرتکب گناه می شوند این باشد که نمازی که می خوانند از روی عادت است نه ترس از خدا؛ چون ترک عادت بسیار دشوار است، نماز را ترک نمی کند و معاصی را مرتکب می شود.(40) پس اگر نمازگزار، نمازش را نه از روی عادت، بلکه به سبب انجام وظیفه و با همراه شرایط و خصوصیات آن انجام دهد، او را در ترک معاصی بسیار کمک کرده و تدریجاً گناه را ترک خواهد کرد.

فهرست منابع:

29- اسرار الصلاة، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 177 ـ 179. لازم به یادآوری است که این مطلب از دیدگاه عرفانی صحیح است وگرنه هرگاه نماز با شرایطی که در رساله های عملیه آمده، خوانده شود به لحاظ فقهی مجزی و کافی خواهد بود.

30- نمازشناسی، حسن راشدی، ج 2، ص 155.

31- تفسیر نمونه، ج 16، ص 285.

32- مجمع البیان، ج 8، ص 447.

33- تفسیر منهج الصادقین، ملا فتح الله کاشانی، ج 7، ص 163.

39- ترجمه المیزان، ج 16، ص 198.
40- همان، ص 163.

برگرفته از:http://namazemomen.blogfa.com/post-42.aspx

و http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/4385/4402/29791

 نظر دهید »

چرا باید نماز بخوانیم؟

21 آذر 1393 توسط اسلامی فر

 

عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشته اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند، امّا سخن در نحوة پرستش است.
آیا پرستش به این شکل که در اسلام به عنوان نماز است، زیباترین شکل پرستش است یا شکل دیگری بهتر است؟
باید ببینیم چه شکلی از پرستش و عبادت بهترین است، تا آن را انتخاب کنیم و انجام بدهیم؟

هر کدام از مکتب ها و آیین ها اَشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن می‌فرماید: «کلّ قد علم صلوته و تسبیحه؛1تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را می دانند». در جای دیگر می‌فرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛2 هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می‌گوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمی فهمید».

در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است و کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی وِرْد و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است،‌ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد، نه کمتر و نه بیشتر.
آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز می‌کند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجودداد و هر کس مطابق ذوق و سلیقة خود از آن بهره مند می‌شود.

هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است و اگر قرار باشد که هر انسانی بر طبق خواسته خود عمل نماید نه آن چیزی که خداوند از او خواسته این دیگر بندگی خداوند نمی شود بلکه بندگی خود و عمل بر طبق خواسته خود است.
شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی می‌باشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر5 نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنویت می‌رساند.1

مگر خدا به عبادت ما نياز دارد؟

اين مسئله که چرا نماز بخوانيم به خاطر نيازمندي خود ما است و خداوند به عبادت ما نياز ندارد، ولي ما به نماز خواندن و عبادت خداوند براي رسيدن به کمال نيازمند هستيم.


بنابراين به طور خلاصه مي‌‌توان گفت که: به چند دليل بايد نماز بخوانيم:

الف: نماز خواندن فرمان خداوند است و او دستور داده و بر بنده واجب است بدون هيچ حرف و سخني از فرمان خداوند اطاعت کند.

ب: هر انساني در زندگي نياز به تكيه گاه و جائي كه در سختيها به او پناه ببرد، دارد، و بهترين تكيه گاه براي بشر اعتقاد به خداوند و ايمان به اوست، بنابراين شخص مؤمن با خدا احساس آرامش خاصي در زندگي خود دارد كه افراد غير مؤمن از آن محرومند، همين خداي مهربان كه در تمام زندگي از ابتداي كودكي و حتي زماني كه ما انسان ها جنين و در شكم مادر هستيم، تا آخرين لحظات زندگي از نعمت‌‌هاي بي كران او برخورداريم اجازه داده است كه با او صحبت كنيم، و اين صحبت و مناجات، نياز ماست، و گر نه او از هر چيز و هر كس بي نياز است، و اين صحبت با خالق هستي هنگام نماز است كه او را ستايش مي‌‌كنيم و از او مي‌‌خواهيم كه به ما كمك كند و به راه راست هدايت فرمايد، و اين كار را ما بايد به دليل عقل كه شكر منعم را لازم و واجب مي‌‌داند انجام دهيم. در هر صورت نماز، رمز ارتباط انسان با خدا و وسيله رسيدن انسان به کمال است و بر انسان واجب گردانيد تا از اين طريق به کمال بيشتر دست پيدا کند.

ج: نماز؛ تشکر از خداوند است در برابر نعمت‌‌هاي مختلفي که به ما داده است و عقلا و شرعا تشکر از وليّ نعمت واجب است.

د: هدف از خلقت انسان، رسيدن به کمال آفرينش است و راه رسيدن به کمال آفرينش و رسيدن به مقام قرب خداوندي و برخوردار شدن از نعمت‌‌هاي الهي در عالم آخرت، ارتباط با خدا و عبادت خداوند است و به همين جهت در قرآن فرموده است که «و ما خلقتُ الجنّ و الإنس إلا ليعبدون»؛ هيچ جن و انسي را خلق نکردم مگر براي عبادت.

مهمترين وسيله ارتباط با خدا و مهمترين عبادت خداوند نماز است که در نماز انسان مستقيما با خداوند حرف مي‌‌زند و با خداوند صحبت مي‌‌کند.

ه: نماز خواندن در هر شبانه روز، کفاره گناهان است که بين دو نماز انجام مي‌شود و اگر کسي با رعايت شرايط قبولي و صحت نمازهاي شبانه روز را بخواند و حقوق مردم را ادا کند، خداوند نيز به واسطه نماز، گناهان او را مي‌‌بخشد.

از اميرالمؤمنين علي(ع) نقل شده است: «قَالَ(ع) سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِنَّمَا مَنْزِلَةُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ لِأُمَّتِي كَنَهْرٍ جَارٍ عَلَى بَابِ أَحَدِكُمْ فَمَا ظَنُّ أَحَدِكُمْ لَوْ كَانَ فِي جَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اغْتَسَلَ فِي ذَلِكَ النَّهْرِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فِي الْيَوْمِ أَ كَانَ يَبْقَى فِي جَسَدِهِ دَرَنٌ فَكَذَلِكَ وَ اللَّهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ…»؛ حضرت فرمود از رسول خدا شنيدم که فرمود: نمازهاي پنج گانه براي امت من هم چون يک نهر آب جاري است که بر در خانه يکي از شما باشد، آيا گمان مي‌‌کنيد اگر کثافتي در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند، آيا چيزي از آن بر جسد اوخواهد ماند؟(مسلّما نه) هم چنين است به خدا سوگند نماز‌‌هاي پنجگانه براي امت من.

يعني نماز‌‌هاي پنجگانه گناهان امت من را پاک مي‌‌کند.

در روايت ديگر از امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه وارد شده که حضرت فرمود: «صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ بِاللَّيْلِ تَذْهَبُ بِمَا عَمِلَ مِنْ ذَنْبٍ بِالنَّهَارِ»؛ نماز شب مؤمن گناهان روز او را از بين مي‌‌برد.

در نتيجه غير از توبه، نمازهاي پنجگانه با وضوي صحيح، نيز گناهاني که مربوط به حقّ الناس نباشد را از بين مي‌‌برد.

به اين دلايل بر هر انساني واجب است که طبق دستور خداوند نماز بخواند. تا از آلودگي‌‌ها پاک گردد و به مقام قرب خداوند و کمال آفرينش الهي نزديک گردد.2

1-منتخبی از : http://namazemomen.blogfa.com/cat-6.aspx

2- http://www.delgarm.com/religious/religious-orders/5390 به نقل از:وب سایت آیت الله لنکرانی

 نظر دهید »

سریال شاهگوش (نقد یا تخریب؟)

11 بهمن 1392 توسط اسلامی فر


چندی است که  قسمت هایی از سریال  خانگی شاهگوش که  ظاهرا

توسط بخش خصوصی  تولید می شود با مجوز وزارت ارشاد به بازارعرضه

شده و مخاطبانی برای خود دارد .



این سریال   در قالب مثلا طنز  نهاد مقدس نیروی انتظامی را  که  مظهر

اقتدارهر کشوری است به باد تمسخر گرفته و مورد افترا و توهین

قرار داده و دست و پا چلفتی و هوسباز معرفی می نماید که چشم

ماموران مرد دنبال زنان بیوه و دختران مجرد ی است که برای شکایت

وارد نیروی انتظامی می شوند و ماموران زن هم  که چادر بازی به

سر دارند پیر دختر و ترشیده شده اند و بدین ترتیب تصویرناخوشایندی

از حجاب  به ذهن بیننده القاء می نماید که حجاب مایه عقب ماندگی

است .از سوی د یگر ابتذال و بدحجابی دراین سریال موج می زند

و حجب و حیا کنار گذاشته شده است.



در کشوری که مطابق شرع و قانون بد حجابی گناه و جرم محسوب

می شود با کمال تاسف می بینیم که با مجوز وزارت ارشاد سریالی

ساخته می شود که قوانین را به باد تمسخرگرفته و زنان بازیگر به

کار گردانی داوود میر باقری پرده حیا را کنارگذاشته و به راحتی  با

بد حجابی و موی افشان ورنگ و لعاب ولباسهای جلف و دیگر چه

عرض کنم که خجالت آور است در جلوی چشم میلیون ها مخاطب

ظاهرمی شوند.

در این سریال حجاب به شکلی زشت تلقین  و  بی حجابی ترویج

و به ذهن تماشاچی القاء می شود .

در این نمایش همسر یک مقتول به همراه دخترش که گندم نام دارد

به نیروی انتظامی جهت شکایت  مراجعه می کند و گرفتار مسئول

بی کفایتی می شود که به جای گوش کردن به ماجرای قتل به فکر

به دست آوردن مقام و قدرت است.

اما یکی از ماموران که در آبدار خانه کار می کرده با دیدن گندم

عاشق او می شود و به همین خاطر کار آنها را به سرگرد اسد خفته

که مثلا تنها گزینه مثبت نیروی انتظامی است  ارجاع داده و کارشان

را راه می اندازد .

یعنی ای بیننده اگرمی خواهی کارت در نیروی انتظامی راه بیفتد

باید خودت را عرضه کنی.

و می گوید که همه کاره آبدار چی است.


جالب اینجاست که این تنها نیروی به اصطلاح مثبت هم  فردی ست چاق

و پراز چربی که به زور جلوی به خواب رفتن خود را می گیرد .

حالا قضاوت با خودتان این چه معنایی را می رساند؟

 

 

فضای غالب سریال لودگی و ساز و آواز و تقلید از خواننده ای

لوس آنجلسی  است  که مثل اینکه قرار بود مورد تمسخر قرارگیرد

اما چیز دیگری ازآب درآمد:



سوالی که از سازندگان این  سریال  داریم  این است که هدف شما از

تولید و پخش این قبیل سریال ها چیست؟

اگر قرار است نقدی صورت بگیرد چرا کل مجموعه را به گند می کشانید؟

بیائید از چند نفر انتقاد کنید .

این کار شما اصلا نقد نیست بلکه افترا و تمسخر و تخریب وجهه نیروی

انتظامی در افکار عمومی است .شما پرچم مقدس نظام اسلامی را با نام

جلاله  الله به وضوح کامل در نیروی انتظامی ای نشان می دهید که سنبل

بی کفایتی معرفی شده این چه معنایی را می رساند؟

اگر خیلی خیلی هم خوش بین باشیم که نیستیم می خواهید باور کنیم

با این محصولات می خواهید مثلا مردم  را جذب کنید که سراغ

شبکه های ماهواره ای نروند؟ ؟

فکر کردید اینجوری  می توانید؟

شما می خواهید جلوی  یک گناه را با جایگزین کردن گناه دیگری بگیرید

تا مردم اصلاح شوند؟ اگر قرار است این تیپ کارها آن ها را جذب کند

خودشان کار قوی تری از همین قماش را در ماهواره دارند دیگر چه نیازی

دارند  به کارهای سطح پایین شما روی بیاروند اگه بنا بر لودگی است

این کار های شما که سیرشان نمی کند . چرا آنور قضیه را نگاه نمی کنید

می گویند معتادها اولش از یک سیگار شروع می کنند و کم کم به اعتیاد

روی می آورند. چرا نمی آیید با تولید محصولات پرمغز و ارزشی و

با کیفیت مردم را جذب کنید همان چیزی که ماهواره ها ندارند.

شما از کجا می دانید شاید بسیاری از افراد وقتی  با محصولاتی که

سلامت روحی و معنوی خانواده شان را تامین کند مواجه شوند

بهتر جذب شوند  و فیلم های ناسالم را کنار بگذارند و کم کم اکثر مردم

با فرهنگ سازی به این گونه محصولات روی آورند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


خدمت آقا ی داوود میرباقری عرض کنیم که واقعا خسته نباشید مگر

برای اثر مختار نامه کم تشویق شدید و مورد بی مهری قرار گرفتید

که رفتید دنبال اینجور کارهای سبک؟ از شما بعید است!!!

از وزارت ارشاد هم می پرسیم  به چه هدف و با چه ملاک و معیاری

به این قبیل سریال های ضربه زننده وهتک حرمت کننده به نظام و

مقدسات مجوز می دهید؟

و دیگر اینکه چرا خود نیروی انتظامی محترم اعتراضی نمی کند؟؟؟!!

و ما از همه تولید کنندگان سریال های شبکه خانگی این خواهش را

داریم که از این ظرفیت درست استفاده کنید اگر از خودمان هستید و

مردم وکشورتان را دوست دارید.

و اجازه ندهید بازیچه دست غصابان انسانیت شوید  و نقد سازنده کنید

نه تخریب.

 نظر دهید »

آیا فقط گیاهخواری ؟ ؟

01 شهریور 1392 توسط اسلامی فر

بعضی ها می گویند:این واقعا سنگ دلی و بی رحمی است که بیائیم

یک حیوان بی چاره ی جاندار را بکشیم تا گوشتش را بخوریم.

آنها خودشان رااز خوردن گوشت محروم می کنند وصرفا گیاهخواری

می کنند .

اشتباه تفکر آنها با کمی دقت معلوم می شود.زیرا اولااگر قرار بود انسان

گیاهخوار باشد و یا گیاهخواری برای اوبهتر باشد خداوند متعال شکل

دندان های او راطوری خلق می فرمود که تنها مناسب خوردن گیا هانباشد

درحالی که می بینیم این طور نیست و شکل دندان های انسان هم برای خوردن

گیاه و هم برای خوردن گوشت مناسب است و خداوند حکیم هیچ کاری را

بیهوده و بی هدف انجام نمی دهد.

نکته ی دیگری نیز این جا وجود دارد و آن این است کههمه ی مخلوقات

جهان آفرینش در سیری کمالی سوق می کنند که به این معنا معاد آن ها همان

رسیدن به غایت سیرشان می باشد .

بنا براین در جهان هستی مجموعه عناصر خاک در طی فرآیندی تبدیلبه گیاه

میشود که این همان معاد گیاه و رسیدن به غایت سیر گیاه است .یعنی خاک

که در مرتبه جمادات است یک مرتبه ترقی کرده وبه مرتبه بالاتر یعنینباتات

سیر کرده و دچار مرگ در مرتبه جماد شده ودر مرتبه نباتات حیات یافته و

متولد می گردد و در این مرحله نیز بازمجموعه عناصر گیاه حرکتی کمالی

خواهند داشت تا با تغذیه حیوان ازآن گیاه آن مجموعه عناصر به جزئی از

بدنحیوان تبدیلشود.یعنی بازیک مرتبه وجودی ارتقاء پیدا می کند و از جهان

نباتات به جهان حیوانات راه می یابد بنابراین با تناول انسان  از گوشت

حیوانات این گوشت در سیرتکاملی اش باز یک قدم به جلو می رود و جزئی

از بدن انسان می شود.

بنابراین اساس آفرینش بر تغییر وتحول است که در نتیجه رشد برای

مجموعه نظام هستی به ارمغان می آورد.

با این توضیحات آیا باز هم می توان خوردن گوشت توسط انسان را ممنوع

کرد؟شما چه فکر می کنید؟

 

 نظر دهید »
این وبلاگ در نظر دارد مطالبی متنوع و با نگاه و زمینه غالب اخلاق ومعنویت ارائه دهد وبا تعامل و تبادل نظر با دوستان و بازدید کنندگان اطلاعات مفیدی از نظرات و تجارب همه دوستان و مراجعه کنندگان محترم فراهم و ارائه نماید.
  • خانه
  • اخیر
  • جستجو
  • فهرست مطالب
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
  • تماس
  • نقشه سایت
 << < خرداد 1404 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
وصیت شهدا

آمار

  • امروز: 28
  • دیروز: 29
  • 7 روز قبل: 73
  • 1 ماه قبل: 204
  • کل بازدیدها: 33707
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس