نغمه ی تسنیم (حوزه علمیه الزهراء سلام الله علیها واحد بابل)

شعر عاشورا

09 آبان 1393 توسط اسلامی فر

 

 

 

 

این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین

شب های ماتم تو مرا می‌کشد حسین


تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست

سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین

 

 

از لحظه‌ی ورودیه تا آخرین وداع

هر شب ، محرّم تو مرا می‌کشد حسین


هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی

اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین

 

 

داغ علی اصغر و عباس و اکبرت

غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین

 

 

از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ

انگشت و خاتم تو مرا می‌کشد حسین

 

بر نیزه در مقابل چشمان خواهری

گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین

 

 

سالار سر بریده‌ی زینب سرم فدات

هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات


یوسف رحیمی


 

</

 نظر دهید »

شعر کاروان کربلا از شهریار

09 آبان 1393 توسط اسلامی فر

 

 

شعر کاروان کربلا از شهریار


شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین


از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست

مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین


می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم

بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین


پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست

اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین

بسکه محمل ها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین


رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند

تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین


بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب

ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین


سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین


سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین


او وفای عهد را با سر کند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین


دشمنا
نش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین


سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین



آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

 

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین


بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون

دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین



ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین


دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین


شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین


اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین


 نظر دهید »

غدیر

02 آبان 1392 توسط اسلامی فر

 

 

 

 

تا صورت پیوند جهان بود، على بود

تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود


آن قلعه گشایى كه در از قلعه خیبر

بركند به یك حمله و بگشود، على بود


آن گرد سر افراز، كه اندر ره اسلام

تا كار نشد راست، نیاسود، على بود


آن شیر دلاور، كه براى طمع نفس

برخوان جهان پنجه نیالود، على بود


این كفر نباشد، سخن كفر نه این است

تا هست على باشد و، تا بود، على بود


شاهى كه ولى بود و وصى بود، على بود

سلطان سخا و كرم و جود، على بود


هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس

هم صالح پیغمبر و داود ، على بود


هم موسى و هم عیسی و هم خضر و هو ایوب

هم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود


مسجود ملایك كه شد آدم، ز على شد

آدم چو یكى قبله و مسجود، على بود


آن عارف سجاد، كه خاك درش از قدر

بر كنگره عرش بیفزود ، على بود


هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن

هم عابد و هم معبد و معبود، على بود


«ان لحملك لحمى» بشنو تا كه بدانى

آن یار كه او نفس نبى بود، على بود


موسى و عصا و ید بیضا و نبوت

در مصر به فرعون كه بنمود، على بود


چندان كه در آفاق نظر كردم و دیدم

از روى یقین در همه موجود، على بود


خاتم كه در انگشت سلیمان نبى بود

آن نور خدایى كه بر او بود، على بود


آن شاه سرفراز، كه اندر شب معراج

با احمد مختار یكى بود، على بود


آن كاشف قرآن‏كه‏خدا در همه قرآن

كردش صفت عصمت و بستود، على بود


منسوب به مولانا جلال الدین مولوى


 


ما سوا ومحور مینا علسیت

شهسوار تاج کرمنا علیست


معنی والشمس نور روی اوست

معنی والیل مشکین موی اوست


دین حق با نام او کامل شده

هل اتی در شأن او نازل شده


چون خدا ایجاد غرب و شرق کرد

قبل از آن نور علی را خلق کرد


عشق با نام علی آغاز شد

با علی درهای رحمت باز شد


این حدیث دل بود تصنیف نیست

شیعه در محشر بلا تکلیف نیست


شیعه پایش در مسیر اولیاست

شیعه مولایش علی المرتضاست


هر کسی را اسم اعظم داده اند

بر لبش نام علی بنهاده اند


او به بیت الله رکن قائمه است

تاج احمد افتخار فاطمه است


عشق بر حجاج احرام ولاست

کعبه ی کعبه علی المرتضاست


نوح گر در بحر از طوفان برست

مرتضی بگرفت سکان را بدست


هست او هستی به عیسی داده است

او عصا بر دست موسی داده است


اوست هدهد را غزل خوان کرده است

او سلیمان را سلیمان کرده است


او به ابراهیم احسان کرده است

اوست اتش را گلستان کرده است


آن ملاحت که به یوسف داده اند

جان یوسف از علی بستانده اند


عشق او از دل تجلا می کند

یا علی گفتن گره وا می کند


تا علی سر رشته دار کار هاست

مکتب شیعه پر از عمار هاست


یا علی گفتن رموز انبیاست

یا علی گفتن شعار مصطفاست


یا علی گفتن مرام فاطمه است

مزد هر شیعه سلام فاطمه است


پیش او افتاده مرحب از نفس

بت شکستن کار حیدر هست وبس


پس سخن بی پرده گفتن بهتر است

چرخ تحت اقتدار حیدر است


تا علی فرمانده دهر است دهر

شیعه با ضد علی قهر است قهر


او نه تنها در زمین نام آور است

نام او در اسمانها حیدر است


سعی کن محشور گردی با علی

پس بگو (خوشزاد) یا هو یا علی


آنکه او فرمانروای محشر است

حیدر است و حیدر است وحیدر است


سید حسن خوشزاد

 

 نظر دهید »

هر كجا هست خدايا به سلامت دارش

19 شهریور 1392 توسط اسلامی فر










فكر بلبل همه آنست كه گل شد يارش

گل در انديشه كه چون عشوه كند در كارش


دلربائى همه آن نيست كه عاشق بكشند

خواجه آنست كه باشد غم خدمتکارش


جاى آنست كه خون موج زند در دل لعل

زين تغابن كه خزف مى شكند بازارش


بلبل از فيض گل آموخت سخن ورنه نبود

اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش

 


اى كه در كوچه ی معشوقه ما مى گذرى

بر حذر باش كه سر مى شكند ديوارش


آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست

هر كجا هست خدايا به سلامت دارش

 


صحبت عافيتت گرچه خوش افتاد اى دل

جانب عشق عزيزست فرو مگذارش


صوفى سرخوش ازين دست كه كج كرد كلاه

به دو جام دگر آشفته شود دستارش


دل حافظ كه به ديدار تو خوگر شده بود

ناز پرورد وصالست مجو آزارش


***

(حافظ)

 







 نظر دهید »

چرا حجاب (شعر)

17 شهریور 1392 توسط اسلامی فر

 

چادرم را دوست دارم

 

 

در گلستانی گلي ديدم شگِفت

شبنمي بر صورتش همچون شراب

 


بلبلاني شيفته بر گرد او

در ميان عنبر و مشک و گلاب


چيدنش شد آرزويم ناگهان

دست بردم سوي او بس با شتاب


کاين چنين زيبا گلي را تا کنون

نه به بيداري بديدم نه به خواب



بهر چيدن تا بشد دستم دراز

گشت دل از سوز خار او کباب


گفتم اي گل اين چنين کبر و غرور

کي بود شايسته اين رنگ و آب


روي سوي ديده ی گريان نمود

وز سر مهر اين چنين دادم خطاب



گر نبود اين خارها بر پيکرم

بر رخم کي ماند اين رنگ و لعاب


در تامل گشت عقل و جان من

دل ربود از من به يغما آن جواب



خارها بايد ملازم لاله را

تا مصون ماند ز خشم و از عتاب


آن چه موجب شد که گل باشد امان

آن حجاب است آن حجاب است آن حجاب

(مهدي صادقي)

 

 


 

چادرم باشد مرا معیار ایمان و شرف

همچو مروارید زیبایم درون یک صدف



دید نامحرم نیفتد لاجرم بر سوی من

افتخارم باشد این،زهرا بود الگوی من

 

 

مدعی گوید که چادر یک نشان فانی است

من ولی گویم که با چادر تنم اسلامی است

 

 

مدعی گوید که با چادر کلاست باطل است

من ولی گویم که ایمانم ز چادر کامل است

 

 

مدعی خواهد مرا بی دین کند با لفظ دوست

چادر من همچو تیر زهرگین،بر چشم اوست


(بهلول حبیبی زنجانی)

 2 نظر

الهی

02 شهریور 1392 توسط اسلامی فر

 

 

از ذکر بسی نور فزاید مه را

در راه حقیقت آورد گمره را

هر صبح و نماز شام ورد خود ساز

این گفتن لا اله الا الله  را


(  مولانا   )

 1 نظر

مولا علی (علیه السلام)

02 شهریور 1392 توسط اسلامی فر

 

 

شكر خدا كه نام علي در اذان ماست

ما شيعه ايم و عشق علي هم از آن ماست

ذكر علي عبادت مختص شيعه است

اين اسم اعظم است كه ورد زبان ماست

با هر نفس علي شده ذكر لبم مدام

اين ” ياعلي ” هميشه رفيق لبان ماست

از ” ياعلي ” زبان و دهان خسته كي شود؟؟

اصلا زبان براي همين در دهان ماست

دنيا و آخرت بخدا نيست جز علي

بغض علي جهنم و حًبش جنان ماست

ما را گمان كنم ز علي آفريده اند

عشقش سرشته در گل ما ، بند جان ماست

ما شيعه زاده ايم ، خدا را هزار شكر

اين شيعه زادگي شرف خاندان ماست

ما عاشق علي شده ايم و بدون شك

اين هم ز پاكدامني مادران ماست

ما را چكار غير علي را؟؟ فقط علي

آري علي علي بخدا آب و نان ماست

پيرم كه سايه اش همه دم مستدام گفت:

عشق علي هميشه و هرجا نشان ماست

(محمد هاشم مصطفوی)

برگرفته از http://butler1001.blogfa.com/

 نظر دهید »

داغ هجران

02 شهریور 1392 توسط اسلامی فر


دلم از آتش هجر تو مذاب است هنوز

که چرا روی تو درحال غیاب است هنوز


بس که از دیده ی من اشک تمنا ریزد

شده سیلاب ومرا خانه خراب است هنوز


گفته بودی که به پایان رسداین دردفراق

رنج هجران تو بی حد و حساب است هنوز


من سرگشته کجا روی کنم؟واغوثاه

منتظر گوش به فرمان جواب است هنوز


چشمه آب حیات است لب لعل تو لیک

سالیانی است لبم تشنه آب است هنوز


دل ز یاری من خسته دگر دست کشید

روح ازغصه بسی درتب و تاب است هنوز


جان بی حال من وپیکرسستم گویی

هست یک عمرکه پیوسته بخواب است هنوز


ناله از نای من خسته نیاید بیرون

چون مرا سینه ز هجر تو کباب است هنوز


در بیابان فراقت جگرم می سوزد

بهره تاحال مرا هجرو نقاب است هنوز


دور از قافله عشق تو ماندم چه کنم

دل من منتظر لطف جناب است هنوز


کن سرافرازبه دربانی خودورنه همه

نقشه زندگی ام نقش سراب است هنوز


کی ز دامان تو دل بر کنم و دست کشم

به دلم عشق تو ز ایام شباب است هنوز


با همه مهر و کرم قلب توچون گشت رضا

که روانم ز فراقت به عذاب است هنوز


پورکاشف زتو خواهدکه بخوانی به برش

هردم این رازتوخواهان خطاب است هنوز


···‹<دیوان اشعار قائمی:محمد قائمی امیری -ص53>›···

 

 4 نظر

خدا حافظ ای ماه نور و رحمت ،ای رمضان

02 شهریور 1392 توسط اسلامی فر

 

 

اللّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرياءِ وَالْعَظَمةِ وَ أهْلَ الجُودِ


وَالجَبَرُوتِ وَ أهْلَ العَفْو وَالرَّحْمَةِ وَ أهْلَ التَقّوىٰ


وَالمَغْفِرَة

 

 

 

عید سعید فطر

بر همه شیعیان جهان مبارک باد.

 

پروردگارا عیدی ما را در این روز ظهورحجتت

مهدی فاطمه ولبخند رضایت آن حضرت از ما قرار ده.


(آمین)

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

 


•••♦<< خدا حافظ ای ماه نور و رحمت ، ای رمضان >>♦•••


نومید مشو جانا، کاومید پدید آمد


اومید همه جان‌ها از غیب رسید آمد

***

نومید مشو گر چه، مریم بشد از دستت


کان نور که عیسی را بر چرخ کشید آمد

***

نومید مشو ای جان، در ظلمت این زندان


کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد

***

یعقوب برون آمد از پرده مستوری


یوسف که زلیخا را پرده بدرید آمد

***

ای شب به سحر برده در یارب و یارب تو


آن یارب و یارب را رحمت بشنید آمد

***

ای درد کهن گشته، بخ بخ که شفا آمد


وی قفل فروبسته، بگشا که کلید آمد

***

ای روزه گرفته تو، از مائده بالا


روزه بگشا خوش خوش ،کان غره عید آمد

***

خامش کن و خامش کن، زیرا که ز امر کن


آن سکته حیرانی، بر گفت مزید آمد


:: :: ::

:: دیوان شمس مولوی ::



 نظر دهید »
این وبلاگ در نظر دارد مطالبی متنوع و با نگاه و زمینه غالب اخلاق ومعنویت ارائه دهد وبا تعامل و تبادل نظر با دوستان و بازدید کنندگان اطلاعات مفیدی از نظرات و تجارب همه دوستان و مراجعه کنندگان محترم فراهم و ارائه نماید.
  • خانه
  • اخیر
  • جستجو
  • فهرست مطالب
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
  • تماس
  • نقشه سایت
 << < خرداد 1404 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
وصیت شهدا

آمار

  • امروز: 3
  • دیروز: 3
  • 7 روز قبل: 33
  • 1 ماه قبل: 153
  • کل بازدیدها: 33650
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس